معنی فارسی nonhackneyed
B1غیرکلیشهای، به معنای اینکه یک ایده یا عبارت به طور بیش از حد استفاده نشده و تازه و نوآورانه است.
Not trite or clichéd; original and creative.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد او به داستانگویی غیرکلیشهای و تازه بود.
مثال:
Her approach to storytelling was nonhackneyed and fresh.
معنی(example):
او از عبارات غیرکلیشهای استفاده میکند که توجه را جلب میکند.
مثال:
He uses nonhackneyed phrases that capture attention.
معنی فارسی کلمه nonhackneyed
:
غیرکلیشهای، به معنای اینکه یک ایده یا عبارت به طور بیش از حد استفاده نشده و تازه و نوآورانه است.