معنی فارسی nonhomogeneously
B1به شکل غیرهمگن، به طوری که اجزا به طور مساوی توزیع نشدهاند.
In a manner that is not uniform or consistent in composition or structure.
- ADVERB
example
معنی(example):
مواد به صورت غیرهمگن مخلوط شدند که منجر به توزیع نابرابر شد.
مثال:
The substances were mixed nonhomogeneously, resulting in uneven distribution.
معنی(example):
وقتی رنگ به صورت غیرهمگن اعمال شود، میتواند طرحهای جالبی ایجاد کند.
مثال:
When paint is applied nonhomogeneously, it can create interesting designs.
معنی فارسی کلمه nonhomogeneously
:
به شکل غیرهمگن، به طوری که اجزا به طور مساوی توزیع نشدهاند.