معنی فارسی nonhomogeneousness
B1وضعیت یا کیفیت غیرهمگن بودن، که نشاندهنده وجود تفاوت و عدم یکنواختی است.
The quality or state of being nonhomogeneous; the presence of diversity or lack of uniformity.
- NOUN
example
معنی(example):
غیرهمگنی دینامیکهای تیمی همکاری را چالشبرانگیز کرد.
مثال:
The nonhomogeneousness of the team dynamics made collaboration challenging.
معنی(example):
غیرهمگنی در دادهها میتواند خطاهایی را در تحلیل وارد کند.
مثال:
Nonhomogeneousness in the data can introduce errors in the analysis.
معنی فارسی کلمه nonhomogeneousness
:
وضعیت یا کیفیت غیرهمگن بودن، که نشاندهنده وجود تفاوت و عدم یکنواختی است.