معنی فارسی nonhomogenous

B2

غیرهمگن به حالتی اطلاق می‌شود که اجزا و عناصر یک مجموعه یکسان نیستند.

Not uniform; composed of different or diverse elements.

example
معنی(example):

گروه‌های غیرهمگن با هم کار کردند تا مشکل را حل کنند.

مثال:

The nonhomogenous groups worked together to solve the problem.

معنی(example):

یک جمعیت غیرهمگن می‌تواند منجر به نتایج متفاوتی در مطالعات شود.

مثال:

A nonhomogenous population can lead to varied results in studies.

معنی فارسی کلمه nonhomogenous

: معنی nonhomogenous به فارسی

غیرهمگن به حالتی اطلاق می‌شود که اجزا و عناصر یک مجموعه یکسان نیستند.