معنی فارسی noninfallible
B1صفتی که به نادرستی وجود خطا اشاره دارد و به معنای آسیبپذیری است.
Not infallible; capable of making mistakes.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او درک کرد که نتیجهگیریهایش غیر خطاناپذیر است.
مثال:
She understood that her conclusions were noninfallible.
معنی(example):
نظریههای غیر خطاناپذیر اغلب نیاز به تحقیقات بیشتری دارند.
مثال:
Noninfallible theories often require further research.
معنی فارسی کلمه noninfallible
:
صفتی که به نادرستی وجود خطا اشاره دارد و به معنای آسیبپذیری است.