معنی فارسی noninfallibleness

B1

ویژگی یا حالتی که به اشتباه در آن اشاره دارد.

The quality of being not infallible; acknowledgment of the possibility of error.

example
معنی(example):

عدم خطاناپذیری روش‌های آن‌ها در جلسه مورد بحث قرار گرفت.

مثال:

The noninfallibleness of their methods was discussed in the meeting.

معنی(example):

پذیرش عدم خطاناپذیری نظریه‌ها برای علم بنیادی است.

مثال:

Acknowledging the noninfallibleness of theories is fundamental to science.

معنی فارسی کلمه noninfallibleness

: معنی noninfallibleness به فارسی

ویژگی یا حالتی که به اشتباه در آن اشاره دارد.