معنی فارسی noninfallibly
B1غیرقاطع، به این معنا که تصمیم یا نظری نمیتواند بهطور قطعی درست باشد و احتمال خطا در آن وجود دارد.
Not infallibly; indicating that something is not without the possibility of error.
- ADVERB
example
معنی(example):
این تصمیم به شکل غیرقاطع اتخاذ شده است، به این معنا که ممکن است بعداً مورد سوال قرار گیرد.
مثال:
The decision was noninfallibly made, meaning it could be questioned later.
معنی(example):
او به طور غیرقاطع یک راهکار را پیشنهاد کرد که دیگران ممکن است با آن مخالف باشند.
مثال:
She noninfallibly suggested a course of action that others might disagree with.
معنی فارسی کلمه noninfallibly
:
غیرقاطع، به این معنا که تصمیم یا نظری نمیتواند بهطور قطعی درست باشد و احتمال خطا در آن وجود دارد.