معنی فارسی nonintercepting

B1

عدم جلوگیری یا قطع شدن سیگنال‌ها یا مسیرها.

Not preventing interception or disruption.

example
معنی(example):

نشانه‌های غیرپیشگیری‌کننده ارتباط را واضح‌تر کردند.

مثال:

The nonintercepting signals made communication clearer.

معنی(example):

مسیرهای غیرپیشگیری‌کننده برای انتقال داده‌های امن ضروری هستند.

مثال:

Nonintercepting routes are essential for secure data transfer.

معنی فارسی کلمه nonintercepting

: معنی nonintercepting به فارسی

عدم جلوگیری یا قطع شدن سیگنال‌ها یا مسیرها.