معنی فارسی noninterdependency
B1عدم وابستگی متقابل به وضعیتی اشاره دارد که اجزای مختلف یک سیستم و یا گروه میتوانند مستقل از هم عمل کنند.
The condition in which different components do not depend on each other.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم وابستگی متقابل به این معناست که هر جزء بدون وابستگی به دیگران عمل میکند.
مثال:
Noninterdependency refers to each component acting without reliance on others.
معنی(example):
عدم وابستگی متقابل تیمها به آنها این امکان را داد که بدون تداخل کار کنند.
مثال:
The noninterdependency of the teams allowed them to work without interference.
معنی فارسی کلمه noninterdependency
:
عدم وابستگی متقابل به وضعیتی اشاره دارد که اجزای مختلف یک سیستم و یا گروه میتوانند مستقل از هم عمل کنند.