معنی فارسی noninterdependent

B1

غیر وابسته متقابل به حالتی اطلاق می‌شود که در آن یک عنصر بر دیگر عناصر تأثیر ندارد.

Describing components that do not rely on one another in their functioning.

example
معنی(example):

متغیرهای غیر وابسته متقابل بر یکدیگر تأثیر نگذاشتند.

مثال:

The noninterdependent variables did not influence each other.

معنی(example):

در یک ساختار غیر وابسته متقابل، خرابی یک بخش باعث خرابی بخش‌های دیگر نمی‌شود.

مثال:

In a noninterdependent setup, the failure of one part does not lead to others failing.

معنی فارسی کلمه noninterdependent

: معنی noninterdependent به فارسی

غیر وابسته متقابل به حالتی اطلاق می‌شود که در آن یک عنصر بر دیگر عناصر تأثیر ندارد.