معنی فارسی noninterfaced

B1

غیر متصل به سیستمی گفته می‌شود که از لحاظ فنی ارتباطی با سایر سیستم‌ها ندارد.

Describing systems or devices that do not connect or interfere with each other.

example
معنی(example):

سیستم‌ها غیر متصل بودند و به آنها اجازه می‌داد تا به طور مستقل اجرا شوند.

مثال:

The systems were noninterfaced, allowing them to run independently.

معنی(example):

دستگاه‌های غیر متصل بدون نیاز به ارتباط با یکدیگر کار می‌کنند.

مثال:

Noninterfaced devices work without needing to communicate with each other.

معنی فارسی کلمه noninterfaced

: معنی noninterfaced به فارسی

غیر متصل به سیستمی گفته می‌شود که از لحاظ فنی ارتباطی با سایر سیستم‌ها ندارد.