معنی فارسی nonintermittent
B2غیرمتناوب به معنای عدم قطع و وصل است و به وضعیتی اطلاق میشود که در آن فعالیت یا جریان بهطور مداوم و بدون توقف ادامه داشته باشد.
Not intermittent; continuous and uninterrupted.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جریان غیرمتناوب آب باغ را سالم نگه میدارد.
مثال:
The nonintermittent flow of water keeps the garden healthy.
معنی(example):
او جلسات کاری غیرمتناوب را برای تمرکز بهتر ترجیح میدهد.
مثال:
He prefers nonintermittent work sessions for better focus.
معنی فارسی کلمه nonintermittent
:
غیرمتناوب به معنای عدم قطع و وصل است و به وضعیتی اطلاق میشود که در آن فعالیت یا جریان بهطور مداوم و بدون توقف ادامه داشته باشد.