معنی فارسی nonintermittentness

B2

صفت عدم وقفه، ویژگی یا حالتی که در آن فعالیتی به طور مداوم انجام می‌شود.

The quality or state of being nonintermittent.

example
معنی(example):

عدم وقفه در سیگنال برای دقت آن حیاتی است.

مثال:

The nonintermittentness of the signal is crucial for its accuracy.

معنی(example):

دانشمندان عدم وقفه در جریانات داده متنوع را اندازه گیری کردند.

مثال:

Researchers measured the nonintermittentness of various data streams.

معنی فارسی کلمه nonintermittentness

: معنی nonintermittentness به فارسی

صفت عدم وقفه، ویژگی یا حالتی که در آن فعالیتی به طور مداوم انجام می‌شود.