معنی فارسی nonlineal
B2غیرخطی، به هر نوع وابستگی یا رابطهای اطلاق میشود که در آن تغییرات در یک متغیر به طور مستقیم و متناسب با تغییرات در متغیر دیگر نیست.
Not characterized by a linear relationship; can refer to functions or relationships that are not straight lines.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رابطه غیرخطی بین متغیرها تعجبآور بود.
مثال:
The nonlineal relationship between the variables was surprising.
معنی(example):
در سیستمهای غیرخطی، تغییرات کوچک میتواند به تأثیرات بزرگ منجر شود.
مثال:
In nonlineal systems, small changes can lead to large effects.
معنی فارسی کلمه nonlineal
:
غیرخطی، به هر نوع وابستگی یا رابطهای اطلاق میشود که در آن تغییرات در یک متغیر به طور مستقیم و متناسب با تغییرات در متغیر دیگر نیست.