معنی فارسی nonmanufacture
B1اقلامی که بهصورت صنعتی تولید نمیشوند و ممکن است بهصورت دستی ساخته شده باشند.
Refers to items that are not produced by manufacturing processes.
- NOUN
example
معنی(example):
این محصول بهعنوان غیر تولیدی طبقهبندی شده است.
مثال:
The product is classified as nonmanufacture.
معنی(example):
اقلام غیر تولیدی اغلب دستساز هستند.
مثال:
Nonmanufacture items are often handmade.
معنی فارسی کلمه nonmanufacture
:
اقلامی که بهصورت صنعتی تولید نمیشوند و ممکن است بهصورت دستی ساخته شده باشند.