معنی فارسی nonmanufactured

B1

محصولاتی که به‌طور صنعتی تولید نشده‌اند و معمولاً ویژگی‌های طبیعی‌تری دارند.

Goods that have not been manufactured in a factory.

example
معنی(example):

غذاهای غیر تولیدی معمولاً سالم‌تر هستند.

مثال:

Nonmanufactured foods are often healthier.

معنی(example):

او کالاهای غیر تولیدی را به کالاهای کارخانه‌ای ترجیح می‌دهد.

مثال:

She prefers nonmanufactured goods over factory-made ones.

معنی فارسی کلمه nonmanufactured

: معنی nonmanufactured به فارسی

محصولاتی که به‌طور صنعتی تولید نشده‌اند و معمولاً ویژگی‌های طبیعی‌تری دارند.