معنی فارسی nonmanufacturing
B1بخشهایی از اقتصاد که شامل تولید مستقیم کالا نیستند و خدمات و فعالیتهای دیگری را شامل میشوند.
Relates to sectors of the economy that do not involve manufacturing.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بخش غیر تولیدی برای اقتصاد حیاتی است.
مثال:
The nonmanufacturing sector is vital for the economy.
معنی(example):
شغلهای غیر تولیدی شامل بسیاری از مشاغل خدماتی است.
مثال:
Nonmanufacturing jobs include many service-related roles.
معنی فارسی کلمه nonmanufacturing
:
بخشهایی از اقتصاد که شامل تولید مستقیم کالا نیستند و خدمات و فعالیتهای دیگری را شامل میشوند.