معنی فارسی nonmasculineness

B1

غیرمردانگی به مجموعه ویژگی‌ها و صفات اشاره دارد که معمولاً به جنسیت مردانه مرتبط نیستند و شامل ظرافت، حساسیت و دیگر خصوصیات می‌شود.

The quality of being not masculine; encompassing traits or behaviors not typically associated with male identity.

example
معنی(example):

غیرمردانگی به ویژگی‌هایی اشاره دارد که به‌طور معمول با مرد بودن همراه نیستند.

مثال:

Nonmasculineness refers to traits that are not typically associated with being male.

معنی(example):

مفهوم غیرمردانگی را می‌توان در بحث‌های مربوط به هویت جنسیتی یافت.

مثال:

The concept of nonmasculineness can be found in discussions about gender identity.

معنی فارسی کلمه nonmasculineness

: معنی nonmasculineness به فارسی

غیرمردانگی به مجموعه ویژگی‌ها و صفات اشاره دارد که معمولاً به جنسیت مردانه مرتبط نیستند و شامل ظرافت، حساسیت و دیگر خصوصیات می‌شود.