معنی فارسی nonmedicable

B1

غیرقابل درمان با دارو به شرایطی اطلاق می‌شود که داروها نمی‌توانند آن‌ها را درمان کنند.

Not capable of being treated with medication.

example
معنی(example):

برخی از شرایط غیرقابل درمان با دارو در نظر گرفته می‌شوند.

مثال:

Some conditions are considered nonmedicable.

معنی(example):

بیماری‌های غیرقابل درمان با دارو به درمان‌های جایگزین نیاز دارند.

مثال:

Nonmedicable ailments require alternative therapies.

معنی فارسی کلمه nonmedicable

: معنی nonmedicable به فارسی

غیرقابل درمان با دارو به شرایطی اطلاق می‌شود که داروها نمی‌توانند آن‌ها را درمان کنند.