معنی فارسی nonmuscularly

B1

به‌صورت غیرعضلانی، اشاره به انجام کاری بدون اتکای به قدرت عضلانی است.

In a manner that does not rely on muscular strength.

example
معنی(example):

او رقص را به‌صورت غیرعضلانی اجرا کرد و به حرکات سیال تمرکز کرد.

مثال:

He performed the dance nonmuscularly, focusing instead on fluid movements.

معنی(example):

او به چالش به‌صورت غیرعضلانی نزدیک شد و به جای قدرت فیزیکی از هوش خود استفاده کرد.

مثال:

She approached the challenge nonmuscularly, using her intellect instead of brute strength.

معنی فارسی کلمه nonmuscularly

: معنی nonmuscularly به فارسی

به‌صورت غیرعضلانی، اشاره به انجام کاری بدون اتکای به قدرت عضلانی است.