معنی فارسی nonmusical
B1غیرموسیقی به معنای هر چیزی است که به موسیقی مربوط نمیشود.
Not relating to or composed of music.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
علاقههای او غیرموسیقی بودند و بیشتر بر روی هنرهای بصری تمرکز داشتند.
مثال:
Her interests were nonmusical, focusing more on visual arts.
معنی(example):
این رویداد شامل اجراهای غیرموسیقی بود، مانند خوانش شعر.
مثال:
The event featured nonmusical performances, like poetry readings.
معنی فارسی کلمه nonmusical
:
غیرموسیقی به معنای هر چیزی است که به موسیقی مربوط نمیشود.