معنی فارسی nonmutationally
B1به شیوهای که هیچ تغییری در شکل یا ساختار به وجود نیاید.
In a manner that does not involve mutations.
- ADVERB
example
معنی(example):
این تحقیق به صورت غیرجهشیابی انجام شد و اطمینان حاصل شد که هیچ تغییری در ماده ژنتیکی رخ نداده است.
مثال:
The research was conducted nonmutationally, ensuring no changes occurred in the genetic material.
معنی(example):
در محیطهای غیرجهشیابی، ویژگیهای اصلی حفظ شد.
مثال:
In nonmutationally altered environments, the original traits were retained.
معنی فارسی کلمه nonmutationally
:
به شیوهای که هیچ تغییری در شکل یا ساختار به وجود نیاید.