معنی فارسی nonmutinous

B1

غیرعاصی، به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن افراد از تمرد یا شورش اجتناب می‌کنند.

Not prone to or characterized by rebellion or mutiny.

example
معنی(example):

تیم دریایی با وجود شرایط دشوار در دریا، غیرعاصی باقی ماند.

مثال:

The crew remained nonmutinous despite difficult conditions at sea.

معنی(example):

رفتار غیرعاصی آنها مورد تحسین کاپیتان قرار گرفت.

مثال:

Their nonmutinous behavior was praised by the captain.

معنی فارسی کلمه nonmutinous

: معنی nonmutinous به فارسی

غیرعاصی، به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن افراد از تمرد یا شورش اجتناب می‌کنند.