معنی فارسی nonnarration
B1بخشهایی که در آنها روایت یا داستانی وجود ندارد و به توضیح موضوعات میپردازند.
Parts of a text that do not contain narrative elements, often providing explanatory information.
- NOUN
example
معنی(example):
این کتاب شامل بخشهای بدون روایت است که زمینه را توضیح میدهد.
مثال:
The book features nonnarration sections that explain the background.
معنی(example):
بدون روایت میتواند زمینههای مفیدی را بدون داستانگویی فراهم کند.
مثال:
Nonnarration can provide useful context without storytelling.
معنی فارسی کلمه nonnarration
:
بخشهایی که در آنها روایت یا داستانی وجود ندارد و به توضیح موضوعات میپردازند.