معنی فارسی nonnarrative
B1محتوایی که شامل داستان یا روایت نیست و به روشهای دیگر ارتباط برقرار میکند.
Content that does not follow a narrative structure, often focusing on visual or thematic elements.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این فیلم شامل تسلسلهای غیرروایتی بود تا ارزش هنریاش را افزایش دهد.
مثال:
The film included nonnarrative sequences to enhance its artistic value.
معنی(example):
محتوای غیرروایتی میتواند در فیلمهای تجربی یافت شود.
مثال:
Nonnarrative content can be found in experimental films.
معنی فارسی کلمه nonnarrative
:
محتوایی که شامل داستان یا روایت نیست و به روشهای دیگر ارتباط برقرار میکند.