معنی فارسی nonnormal

B1

غیرمعمول، به معنای خارج از حالت عادی یا استاندارد است.

Not conforming to the usual or expected pattern.

example
معنی(example):

رفتار غیرمعمول دستگاه نگرانی‌هایی را ایجاد کرد.

مثال:

The nonnormal behavior of the machine raised concerns.

معنی(example):

او روش غیرمعمولی برای بیان افکارش دارد.

مثال:

She has a nonnormal way of expressing her thoughts.

معنی فارسی کلمه nonnormal

: معنی nonnormal به فارسی

غیرمعمول، به معنای خارج از حالت عادی یا استاندارد است.