معنی فارسی nonnormality

B1

غیرعادی بودن، حالت یا کیفیت چیزی است که عادی نیست و به طور معمول انتظار نمی‌رود.

The quality or state of being not normal.

example
معنی(example):

دانشمندان غیرعادی بودن داده‌ها را در تحقیقات خود بررسی کردند.

مثال:

Scientists studied the nonnormality of the data in their research.

معنی(example):

غیرعادی بودن واکنش او همه را شگفت‌زده کرد.

مثال:

The nonnormality of her reaction surprised everyone.

معنی فارسی کلمه nonnormality

: معنی nonnormality به فارسی

غیرعادی بودن، حالت یا کیفیت چیزی است که عادی نیست و به طور معمول انتظار نمی‌رود.