معنی فارسی nonobligated

B1

غیر ملزم به معنای عدم الزام یا مسئولیتی در انجام یک کار خاص.

Not bound or required to do something; free from obligation.

example
معنی(example):

شما ملزم نیستید که در جلسه شرکت کنید اگر برنامه‌های دیگری دارید.

مثال:

You are nonobligated to attend the meeting if you have other plans.

معنی(example):

به عنوان یک داوطلب، او احساس می‌کرد که ملزم نیست کارهای خارج از نقش خود را کامل کند.

مثال:

As a volunteer, she felt nonobligated to complete tasks outside her role.

معنی فارسی کلمه nonobligated

: معنی nonobligated به فارسی

غیر ملزم به معنای عدم الزام یا مسئولیتی در انجام یک کار خاص.