معنی فارسی nonobligatorily
B1غیر اجباری به معنی انجام عمل بدون الزام یا ضرورت.
Done without being required; not binding or compulsory.
- ADVERB
example
معنی(example):
این خدمات بهطور غیر اجباری ارائه میشوند و به کاربران اجازه میدهند در زمان مناسب خود انتخاب کنند.
مثال:
The services are offered nonobligatorily, allowing users to opt-in at their convenience.
معنی(example):
متقاضیان میتوانند فرمهای خود را غیر اجباری ارسال کنند تا علاقه خود را نشان دهند.
مثال:
Applicants can submit their forms nonobligatorily to express interest.
معنی فارسی کلمه nonobligatorily
:
غیر اجباری به معنی انجام عمل بدون الزام یا ضرورت.