معنی فارسی nonperpetuation

B1

عدم استمرار، متوقف کردن یا از بین بردن کیفیت ادامه‌دار یک سنت یا رویه.

The act of not perpetuating or continuing something, especially traditions or practices.

example
معنی(example):

عدم استمرار برخی سنت‌ها می‌تواند به تغییرات فرهنگی منجر شود.

مثال:

Nonperpetuation of certain traditions can lead to cultural changes.

معنی(example):

تیم بر عدم استمرار رویه‌های قدیمی برای نوآوری تمرکز کرد.

مثال:

The team focused on nonperpetuation of old practices to innovate.

معنی فارسی کلمه nonperpetuation

: معنی nonperpetuation به فارسی

عدم استمرار، متوقف کردن یا از بین بردن کیفیت ادامه‌دار یک سنت یا رویه.