معنی فارسی nonperpetuity

B1

عدم وجود دائمی، به خصوص در قوانین یا توافقات، که به معنای پایان دوره‌ای خاص است.

The state of being not perpetual; limited in duration.

example
معنی(example):

وکیل مفهوم عدم دائمی بودن را برای موکل خود توضیح داد.

مثال:

The lawyer explained the concept of nonperpetuity to his client.

معنی(example):

او عدم دائمی بودن را به عنوان یک محدودیت در مدت زمان یک توافق درک کرد.

مثال:

She understood nonperpetuity as a limitation on the duration of an agreement.

معنی فارسی کلمه nonperpetuity

: معنی nonperpetuity به فارسی

عدم وجود دائمی، به خصوص در قوانین یا توافقات، که به معنای پایان دوره‌ای خاص است.