معنی فارسی nonphysiological
B2به عواملی اشاره دارد که از زمینه فیزیکی یا زیستی فرد خارج هستند و می توانند تأثیراتی بر سلامت و رفتار بگذارند.
Factors that are not physiological and can affect health and behavior in significant ways.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عوامل غیر فیزیولوژیک می توانند تأثیر قابل توجهی بر سلامت فرد داشته باشند.
مثال:
Nonphysiological factors can greatly impact a person's health.
معنی(example):
در نظر گرفتن عناصر غیر فیزیولوژیک به درک رفتارهای پیچیده کمک می کند.
مثال:
Considering nonphysiological elements helps in understanding complex behaviors.
معنی فارسی کلمه nonphysiological
:
به عواملی اشاره دارد که از زمینه فیزیکی یا زیستی فرد خارج هستند و می توانند تأثیراتی بر سلامت و رفتار بگذارند.
