معنی فارسی nonplate
B1عملکرد یا ظرفی که به شکل بشقاب سنتی نبود و به تازگی ایجاد شده است.
Refers to any food serving method or item that does not involve traditional plates.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند شام را روی گزینههای غیرپلاستیکی سرو کنند تا زبالهها را کاهش دهند.
مثال:
They decided to serve dinner on nonplate options to minimize waste.
معنی(example):
صرف غذا بدون استفاده از بشقاب میتواند شامل روشهای نوآورانه برای سرو غذا باشد.
مثال:
Nonplate dining can involve innovative means of serving food.
معنی فارسی کلمه nonplate
:
عملکرد یا ظرفی که به شکل بشقاب سنتی نبود و به تازگی ایجاد شده است.