معنی فارسی nonplatitudinous
B2غیرکلیشهای، به معنای عدم استفاده از جملات یا نظرات عادی و رایج است و در بحثها و نوشتهها، به کار میرود.
Not characterized by clichés; original and insightful.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سخنرانی او به طرز خوشایندی غیرکلیشهای بود و پر از بینشهای منحصر به فرد.
مثال:
Her speech was refreshingly nonplatitudinous, filled with unique insights.
معنی(example):
رویکرد غیرکلیشهای نویسنده در نوشتن، حاضرین را مجذوب کرد.
مثال:
The author's nonplatitudinous approach to writing captivated the audience.
معنی فارسی کلمه nonplatitudinous
:
غیرکلیشهای، به معنای عدم استفاده از جملات یا نظرات عادی و رایج است و در بحثها و نوشتهها، به کار میرود.