معنی فارسی nonplated
B1اجناس و اشیایی که سطح آنها با پوشش نازک یا طلاکاری نشده است.
Items that are not covered or plated with a thin layer of another material, such as gold or silver.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این مجسمه در بافتی غیرپوششدار ساخته شد تا بافت آن را برجسته کند.
مثال:
The sculpture was crafted in a nonplated finish to highlight its texture.
معنی(example):
زیورآلات بدون پوشش معمولاً ظاهری روستاییتر دارند.
مثال:
Nonplated jewelry often has a more rustic appearance.
معنی فارسی کلمه nonplated
:
اجناس و اشیایی که سطح آنها با پوشش نازک یا طلاکاری نشده است.