معنی فارسی nonpossessive

B1

غیرمالکی به حالتی اطلاق می‌شود که در آن چیزی به کسی تعلق ندارد و مفهومی از مالکیت را منتقل نمی‌کند.

Not indicating ownership or possession.

example
معنی(example):

او از یک فرم غیرمالکی برای توضیح دادن ایده‌هایش استفاده کرد.

مثال:

She used a nonpossessive form to explain her ideas.

معنی(example):

در دستور زبان، ساختارهای غیرمالکی از نشان دادن مالکیت اجتناب می‌کنند.

مثال:

In grammar, nonpossessive constructions avoid indicating ownership.

معنی فارسی کلمه nonpossessive

: معنی nonpossessive به فارسی

غیرمالکی به حالتی اطلاق می‌شود که در آن چیزی به کسی تعلق ندارد و مفهومی از مالکیت را منتقل نمی‌کند.