معنی فارسی nonpractice

B1

عدم تمرین به معنای نداشتن تمرین یا نبودن در وضعیت تمرین مداوم برای یک مهارت یا هنر است.

The state of not engaging in practice or training.

example
معنی(example):

عدم تمرین مهارت‌های یاد گرفته شده می‌تواند به فراموش کردن آنها منجر شود.

مثال:

Nonpractice of the skills learned can lead to forgetting them.

معنی(example):

عدم تمرین او در ورزش در طول مسابقه نمایان شد.

مثال:

His nonpractice in sports showed during the competition.

معنی فارسی کلمه nonpractice

: معنی nonpractice به فارسی

عدم تمرین به معنای نداشتن تمرین یا نبودن در وضعیت تمرین مداوم برای یک مهارت یا هنر است.