معنی فارسی nonprejudicially

B1

به معنای انجام عمل به گونه‌ای که به هیچ گروه یا فردی آسیب نرساند.

In a manner that does not cause prejudice or discrimination.

example
معنی(example):

آنها به همه شرکت‌کنندگان به طور غیرپیش‌داوری رفتار کردند.

مثال:

They treated all participants nonprejudicially.

معنی(example):

تصمیمات به طور غیرپیش‌داوری اتخاذ شد و انصاف را تضمین کرد.

مثال:

The decisions were made nonprejudicially, ensuring fairness.

معنی فارسی کلمه nonprejudicially

: معنی nonprejudicially به فارسی

به معنای انجام عمل به گونه‌ای که به هیچ گروه یا فردی آسیب نرساند.