معنی فارسی nonpreventively

B1

به شیوه‌ای اشاره دارد که در آن اقداماتی برای جلوگیری انجام نمی‌شود.

In a manner that does not prevent or mitigate risks.

example
معنی(example):

نتایج به‌صورت غیرپیشگیرانه تحلیل شدند که نیاز به اقدام را نشان می‌دهد.

مثال:

The results were analyzed nonpreventively, indicating a need for action.

معنی(example):

تحقیق به‌صورت غیرپیشگیرانه انجام شد، با وجود خطرات موجود.

مثال:

The study was conducted nonpreventively, despite the risks involved.

معنی فارسی کلمه nonpreventively

: معنی nonpreventively به فارسی

به شیوه‌ای اشاره دارد که در آن اقداماتی برای جلوگیری انجام نمی‌شود.