معنی فارسی nonpriestly
B1غیرمذهبی به اشخاص یا نقشهایی اشاره دارد که در کارکردهای دینی یا روحانی شرکت نمیکنند.
Not relating to or characteristic of a priest.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نقش غیرمذهبی در جامعه برای رهبری متنوع ضروری است.
مثال:
The nonpriestly role in the community is essential for diverse leadership.
معنی(example):
شخصیتهای غیرمذهبی معمولاً به بحثهای اخلاقی کمک میکنند.
مثال:
Nonpriestly figures often contribute to moral discussions.
معنی فارسی کلمه nonpriestly
:
غیرمذهبی به اشخاص یا نقشهایی اشاره دارد که در کارکردهای دینی یا روحانی شرکت نمیکنند.