معنی فارسی nonpreventiveness

B2

عدم پیشگیرانه بودن به عنوان کیفیت یا وضعیتی شناخته می‌شود که اقداماتی برای جلوگیری از وقوع خطر انجام نمی‌شود.

The quality of not being preventive.

example
معنی(example):

عدم پیشگیری این سیاست در تعداد رو به افزایش مشهود بود.

مثال:

The nonpreventiveness of the policy was evident in the rising numbers.

معنی(example):

منتقدان به عدم پیشگیری استراتژی‌های موجود اشاره کردند.

مثال:

Critics pointed out the nonpreventiveness of the existing strategies.

معنی فارسی کلمه nonpreventiveness

: معنی nonpreventiveness به فارسی

عدم پیشگیرانه بودن به عنوان کیفیت یا وضعیتی شناخته می‌شود که اقداماتی برای جلوگیری از وقوع خطر انجام نمی‌شود.