معنی فارسی nonproducible
B1غیر تولید پذیر، به چیزهایی اشاره دارد که نمیتوان آنها را تولید یا تولید مجدد کرد.
Not able to be produced or manufactured.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی از انواع هنر غیر تولید پذیر هستند و نمیتوان آنها را تکثیر کرد.
مثال:
Certain types of art are nonproducible and cannot be replicated.
معنی(example):
فرآیند منحصر به فرد باعث میشود مورد در جای دیگر غیر تولید پذیر باشد.
مثال:
The unique process makes the item nonproducible elsewhere.
معنی فارسی کلمه nonproducible
:
غیر تولید پذیر، به چیزهایی اشاره دارد که نمیتوان آنها را تولید یا تولید مجدد کرد.