معنی فارسی nonproportional

B1

غیر تناسبی، توصیف وضعیتی است که در آن تغییرات در یک متغیر به صورت متناسب با تغییرات در متغیر دیگر نیست.

Not proportional; lacking a consistent ratio in relation to another variable.

example
معنی(example):

نتایج یک رابطه غیر تناسبی بین متغیرها را نشان داد.

مثال:

The results showed a nonproportional relationship between the variables.

معنی(example):

بسیاری از طرح‌های غیر تناسبی می‌توانند منجر به عدم تعادل در سازه‌ها شوند.

مثال:

Many nonproportional designs can cause imbalances in structures.

معنی فارسی کلمه nonproportional

: معنی nonproportional به فارسی

غیر تناسبی، توصیف وضعیتی است که در آن تغییرات در یک متغیر به صورت متناسب با تغییرات در متغیر دیگر نیست.