معنی فارسی nonproportionable
B1غیر تناسبی، به وضعیتی اطلاق میشود که نسبت یا تناسب منطقی بین دو عنصر وجود ندارد.
Not able to be proportioned appropriately or equitably.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مفهوم مقدار غیر تناسبی میتواند دشوار برای درک باشد.
مثال:
The concept of a nonproportionable amount can be challenging to grasp.
معنی(example):
در برخی سناریوها، اندازهگیریها ممکن است غیر تناسبی تلقی شوند.
مثال:
In some scenarios, measurements may be deemed nonproportionable.
معنی فارسی کلمه nonproportionable
:
غیر تناسبی، به وضعیتی اطلاق میشود که نسبت یا تناسب منطقی بین دو عنصر وجود ندارد.