معنی فارسی nonprotesting
B1غیرمعترض، به وضعیتی اطلاق میشود که در آن فرد یا گروه هیچ اعتراضی ندارد.
Characterized by the absence of protest.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جمعیت غیرمعترض تغییرات را بدون هیچ اعتراضی پذیرفت.
مثال:
The nonprotesting crowd accepted the changes without any objections.
معنی(example):
کارمندان غیرمعترض به سرعت به سیاستهای جدید سازگار شدند.
مثال:
Nonprotesting employees adapted to the new policies quickly.
معنی فارسی کلمه nonprotesting
:
غیرمعترض، به وضعیتی اطلاق میشود که در آن فرد یا گروه هیچ اعتراضی ندارد.