معنی فارسی nonprotractility

B1

غیر قابل کشش بودن، ویژگی‌ای که به وسیله آن یک موجود نمی‌تواند کشیده شود.

The characteristic of being nonprotractile; the inability to be extended.

example
معنی(example):

غیر قابل کشش بودن این موجود، بقا آن را در شرایط خاصی محدود می‌کند.

مثال:

The nonprotractility of the organism limits its survival in certain environments.

معنی(example):

غیر قابل کشش بودن می‌تواند در برخی از نیش‌های اکولوژیکی یک مزیت باشد.

مثال:

Nonprotractility can be an advantage in some ecological niches.

معنی فارسی کلمه nonprotractility

: معنی nonprotractility به فارسی

غیر قابل کشش بودن، ویژگی‌ای که به وسیله آن یک موجود نمی‌تواند کشیده شود.