معنی فارسی nonprotractile
B1غیر قابل کشش، به این معنا که نمیتواند به جلو یا عقب کشیده شود.
Not capable of being protracted; unable to extend or stretch.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ماهیت غیر قابل کشش گونه به این معنی است که نمیتواند بدن خود را بسط دهد.
مثال:
The nonprotractile nature of the species means it cannot extend its body.
معنی(example):
حیوانات غیر قابل کشش برای حرکت به مکانیزمهای مختلفی وابستهاند.
مثال:
Nonprotractile animals rely on different mechanisms for movement.
معنی فارسی کلمه nonprotractile
:
غیر قابل کشش، به این معنا که نمیتواند به جلو یا عقب کشیده شود.