معنی فارسی nonrepresentable
B1غیرقابل نمایش، به معنای این است که چیزی نمیتواند یا نمیبایست بهطور تصویری یا به روشی دیگر نشان داده شود.
Not able to be depicted or represented effectively.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی احساسات معمولاً در هنر غیرقابل نمایش دیده میشوند.
مثال:
Certain emotions are often seen as nonrepresentable in art.
معنی(example):
این مفهوم به قدری پیچیده است که نمیتواند در هیچ شکل غیرقابل نمایش باشد.
مثال:
The concept is too complex to be nonrepresentable in any form.
معنی فارسی کلمه nonrepresentable
:
غیرقابل نمایش، به معنای این است که چیزی نمیتواند یا نمیبایست بهطور تصویری یا به روشی دیگر نشان داده شود.