معنی فارسی nonrepresentation

B1

عدم نمایندگی، به معنای نبود نماینده‌ای برای یک گروه یا موضوع خاص است.

The lack of representation of certain individuals or groups.

example
معنی(example):

عدم نمایندگی برخی گروه‌ها در رسانه نگران‌کننده است.

مثال:

The nonrepresentation of certain groups in media is concerning.

معنی(example):

عدم نمایندگی به کمبود تنوع در نظرات منجر می‌شود.

مثال:

Nonrepresentation leads to a lack of diversity in perspectives.

معنی فارسی کلمه nonrepresentation

: معنی nonrepresentation به فارسی

عدم نمایندگی، به معنای نبود نماینده‌ای برای یک گروه یا موضوع خاص است.