معنی فارسی nonsaving

B1

عدم پس‌انداز، حالتی که در آن افراد از ذخیره و سرمایه‌گذاری مالی خودداری می‌کنند.

The act of not saving money; often leads to financial insecurity.

example
معنی(example):

عدم پس‌انداز می‌تواند در آینده به مشکلات مالی منجر شود.

مثال:

Nonsaving may lead to financial problems in the future.

معنی(example):

او از سیاستی که رفتارهای غیر پس‌انداز را تضعیف می‌کند، حمایت می‌کند.

مثال:

He advocates for a policy that discourages nonsaving behaviors.

معنی فارسی کلمه nonsaving

: معنی nonsaving به فارسی

عدم پس‌انداز، حالتی که در آن افراد از ذخیره و سرمایه‌گذاری مالی خودداری می‌کنند.